لغت ۱ درس ۳۴ کتاب ۵۰۴
Candidate: / ˈkandɪdeɪt, ˈkandɪdət/ Noun
Person who is proposed for some office or honor, applicant, nominee; politician who is running for public office; examinee; patient who appears to be suitable for a specific treatment; person who in all probability will be affected by a specific disease
- We can have a maximum* of four candidates for the office of president.
- Each candidate for mayor seemed confident* he would be victorious.*
- Derek Jeter is a candidate for baseball’s Hall of Fame.
(اسم) شخصی که برای تصدی یا افتخاری پیشنهاد می شود، نامزد، داوطلب خدمت در ارتش ، داوطلب ، خواهان ، نامزد ، کاندید ، داوخواه
الف) می توانیم حداکثر چهار نامزد برای تصدی ریاست جمهوری داشته باشیم.
ب) هر یک نامزدهای پست شهرداری آنچنان مطمئن به نظر می رسیدند که انگار پیروز شدند.
ج) “دِرِک جِتر” یکی از نامزدها و یا کاندیداهای تالار مشاهیر بیسبال است.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Maximum : ماکزیمم ، بیشترین ، بیشینه ، بزرگترین وبالاترین رقم ، منتهى درجه ، بزرگترین ، بالاترین ، ماکسیمم ، حداکثر
- President : رئیس جمهور ، رئیس دانشگاه
- Mayor : شهردار
- Seem : به نظر رسیدن ، به نظر آمدن ، نمودن ، مناسب بودن ، وانمود شدن ، وانمود کردن ، ظاهر شدن
- Confident : مطمئن، دارای اعتماد به نفس، دلگرم، بى پروا، رازدار
- Victorious : پیروزی، پیروز ، فاتح ، مظفر ، ظفرنشان ، ظفرآمیز
- Hall of Fame: تالار مشاهیر
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: معنی کلمه در تلفظ کلمه هست.
کدینگ۲: دونالد ترامپ به عنوان کاندید اصلی حزب جمهوریخواه، با کاندید دمکرات ها (هیلاری کلینتون) رقابت می کرد که در میان شگفتی همگان توانست به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برسد.
کدینگ ۳: اعضای شورای شهر تهران، در بین ۷ کاندید معرفی شده، ۲ نامزد اصلی را برای تصدی مقام شهرداری و به جای قالیباف انتخاب می کنند.
لغت ۲ درس ۳۴ کتاب ۵۰۴
Precede: / prɪˈsiːd / Verb
Go before; come before; be higher in rank or importance, be in front, be ahead of; predate, happen before, lead (up) to, pave/prepare the way for, herald, introduce, usher in, go in front of, go before, go first, lead the way, preface, introduce, begin, open
- Lyndon Johnson preceded Richard Nixon as president.
- In a gallant* gesture, Ronnie allowed Amanda’s name to precede his in the program listing.
- A prominent* speaker preceded the ceremony of the granting of the diplomas.
(فعل) بکار رفتن پیش از، آمدن پیش از، از نظر اهمیت یا رتبه بالاتر بودن، مقدم بودن ، جلوتر بودن از ، اسبق بودن بر، پیشی گرفتن از
الف) “لیندون جانسون » در مقام ریاست ریاست جمهوری قبل از “ریچارد نیکسون” قرار داشت.
ب) “رونی” با حالت دلیرانه ای که به خود گرفته بود، اجازه داد تا در فهرست برنامه، اسم “اماندا” قبل از اسم او قرار گیرد.
ج) سخنران برجسته ای پیش از مراسم اعطاء مدارک تحصیلی، نطقی ایراد کرد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Gallant : نگهبان ، دلیر ، شجاع ، عالى ، خوش لباس ، جنتلمن ، زن نواز ، متعارف وخوش زبان درپیش زنان ، دلاورى کردن ، زن بازى کردن ، ملازمت کردن
- Gesture : اشاره ، حرکت ، اشارات و حرکات در موقع سخن گفتن ، وضع ، رفتار ، ژست ، قیافه ، ادا
- Allow : رخصت دادن ، اجازه دادن ، ستودن ، پسندیدن ، تصویب کردن ، روا دانستن ، پذیرفتن ، اعطاء کردن
- Prominent : حساس ، برجسته ، والا
- Ceremony : مراسم نظامى (سان و رژه یا مراسم تحلیف) ، تشریفات ، جشن ، مراسم
- Grant : اجازه دادن ، واگذار کردن ، کمک دولتى ، اهداء ، بخشش ، امتیاز ، اجازه واگذارى رسمى ، کمک هزینه تحصیلى ، دادن ، بخشیدن ، اعطا کردن ، تصدیق کردن ، مسلم گرفتن ، موافقت کردن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: کسی که از انیشتین سوال پرسیده قطعا از بقیه پیش گرفته بود.
کدینگ۲: برای پیش رفتن در علم باید از دیوانگان سوال پرسیده شود.
کدینگ۳: سوالی که همیشه انسان از خود پرسیده، این است که جهان قبل از او چگونه بوده است.
……………………………………………………………………………………………………