لغت ۱ درس ۳۳ کتاب ۵۰۴
Volunteer: / ˌvɒlənˈtɪə / Noun & Verb
Person who enters any service of his or her own free will; to offer one’s services, offer to do or give something voluntarily; propose, put forward (without being invited to do so); offer that someone else will do or give something voluntarily
- The draft has been abolished* and replaced by a volunteer army.
- Terry did not hesitate* to volunteer for the most difficult jobs.
- The boys were reluctant* to volunteer their services to help clean up after the dance.
(اسم & فعل) فردی که با میل شخصی خودش در هر خدمتی وارد شود، خدمات خود را ارائه دادن، سرباز داوطلب ، خواستار، داوطلب شدن، داوطلب
الف) احضار به سربازی منسوخ شده و به جای آن ارتشی داوطلبانه جایگزین شده است.
ب) « تری » برای داوطلب شدن در سخت ترین کارها تعلل نمی کرد.
ج) پسرها تمایلی نداشتند بعد از رقص، داوطلبانه در تمیز کردن کمک کنند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Draft: پیش نویس کردن ، بازیگر جدید تیم ، سفته ، سند قرضه ، اوراق بهادار ، تهیه کردن پیش نویس ، سربازگیرى کردن ، پیش نویس چرکنویس ، سرباز وظیفه ، به خدمت فراخواندن
- Abolish: برانداختن ، ازمیان بردن ، منسوخ کردن
- Replace: عوض کردن ، جانشین شدن یا کردن ، چیزى را تعویض کردن ، جابجا کردن ، جایگزین کردن
- Hesitate: تامل کردن ، مردد بودن ، بى میل بودن
- Reluctant: بى میل ، بدون تمایل
- Clean up: عمل تمیز کردن و پاک کردن ، تصفیه
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: ولی اون تیر رو داوطلبانه قبول کرد که به قلبش بخوره.
کدینگ۲: اون تیر رو می توان گفت که داوطلب های کنکور سراسری برای شرکت در کنکور آماده میشن.
لغت ۲ درس ۳۳ کتاب ۵۰۴
Prejudice: / ˈprɛdʒʊdɪs / Noun & Verb
An opinion formed without taking time and care to judge fairly; to harm or injure, express a preconceived opinion, express one’s biases; infringe on someone’s rights, injure the rights of another
- Prejudice against minority* groups will linger* on as long as people ignore* the facts.
- Eliminating* prejudice should be among the first concerns of a democracy.
- The witness’s weird* behavior prejudiced Nancy’s case.
(اسم & فعل) عقیده ای که بدون زمان و دقت برای قضاوتی عادلانه شکل گرفته است، آسیب رساندن، مجروح کردن ، زیان ، لطمه ، پیش داورى ، تعصب ، غرض ورزى ، قضاوت تبعیض آمیز ، خسارت وضرر ، تبعیض کردن ، پیش داورى
الف) تا زمانی که مردم حقایق را نادیده بگیرند، تبعیض بر علیه گروه های اقلیت باقی خواهد ماند.
ب) حذف تبعیض باید جزء اولین دغدغه های مردم سالاری باشد.
ج) رفتار عجیب شاهد باعث تبعیض در پروندهی « نانسی » شد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Minority: صغر ، کهین ، اقلیت ، بخش کمتر ، عدم بلوغ
- Linger: درنگ کردن ، تاخیر کردن ، دیر رفتن ، مردد بودن ، دم اخر را گذراندن
- Ignore: نادیده پنداشتن ، صرفنظر کردن ، تجاهل کردن ، نادیده پنداشتن ، چشم پوشیدن ، رد کردن ، بى اساس دانستن ، به رسمیت نشناختن
- Eliminate: زدودن ، حذف کردن ، محو کردن ، (از معادله) بیرون کردن ، رفع کردن ، برطرف کردن
- Concern: شرکت ، بنگاه ، ربط ، بستگى ، بابت ، مربوط بودن به ، دلواپس کردن ، نگران بودن ، اهمیت داشتن
- Witness: شاهد شهادت دادن ، گواهى دادن ، گواهى ، شاهد ، مدرک ، شهادت دادن ، دیدن ، گواه بودن بر
- Weird: خارق العاده ، غریب ، جادو ، مرموز
- Behavior: رفتار ، حرکت ، وضع ، سلوک ، اخلاق
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: پدر بزرگ من یک مرد پیر جدیست و البته خیلی هم متعصب هست.
کدینگ۲: مکان هایی که پر از جادوست میتونه به آدم آسیب برسونه.
……………………………………………………………………………………………………