لغت هفتم از درس ۱۳ کتاب ۵۰۴
……………………………
Migrate / maɪ’greɪt/
Move from one place to another
- The fruit pickers migrated to wherever they could find work.
- Much of our population* is constantly migrating to other areas of the country.
- My grandfather migrated to New York from Italy in 1919.
از جایی به جایی نقل مکان کردن، مهاجرت کردن
- میوه چین ها به هر جایی که می توانستند کار پیدا کنند، مهاجرت می کردند.
- بخش اعظم جمعیت ما دائما در حال مهاجرت به دیگر مناطق کشورند.
- پدر بزرگم در سال ۱۹۱۹ از ایتالیا به نیویورک مهاجرت کرد.
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: هر وقت حرف از مهاجرت کردن میاد من میگرن میگیرم.
کدینگ۲: میگ میگ همش توی بیابون ها مشغول مهاجرت کردن بود.
کدینگ۳: مگه رات رو گم کردی که به مریخ مهاجرت کردی.