Idiom #186
اصطلاح ۱۸۶:
Push around the bush
Beat (about/around) the bush
طفره رفتن
واژه طفره و خود اصطلاح طفره رفتن در زبان فارسی معانی زیادی دارد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
طفره: اهمال، تأخیر، تعلل، سستی، گریز، مسامحه، برجستن، پریدن، جستن، پرش، جست
طفره رفتن:کوتاهی کردن و تاخیر در کاری، سردواندن، شاخه خالی کردن، کوتاهی کردن، تٲخیر، تعلل کردن در کاری، طفره زدن ، اهمال کاری کردن، در رفتن، سستی کردن
متضاد طفره رفتن: اقدام کردن، عمل کردن، دست یازیدن
با توجه به تعاریف فوق از عبارت طفره رفتن که از فرهنگ های مختلف زبان فارسی گرفته شده است، می توان اصطلاح طفره رفتن را به مفهوم خودداری از بیان یک واقعیت خاص و یا انجام کاری با هدفی خاص دانست.
در زبان انگلیسی واژه های زیر به عنوان معادل واژه طفره شناخته شده اند:
Dodge, avoid, avoidance, elude, elusion, evade, shirk, jink, prevaricate, equivocate, parry, put by, put off, baulk, dalliance, evasion, fetch, goby, procrastination, stall, subterfuge
اما در زبان انگلیسی از دو عبارت اصطلاحی “Push around the bush” و “Beat around the bush” برای بیان معنا و مفهوم اصطلاح “طفره رفتن” استفاده می شود که هر دو مورد آن دقیقا به همان معنی معادل فارسی آن بکار می رود، با این توضیح که عبارت “beat about the bush” بیشتر در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود و عبارت “beat around the bush” نسخه قدیمی تر این اصطلاح می باشد بیشتر در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود که نسبت به عبارت بریتانیایی رایجتر و کاربردی تر هم می باشد.
قبل از ارائه هر توضیحی در مورد این دو عبارت اصطلاحی به معنی دو فعل “beat” و “push” در این دو عبارت اصطلاحی توجه کنید:
Beat: تپیدن ، کتک زدن ، چوب زدن ، شلاق زدن ، کوبیدن
Push: جاى دادن ، ضربه ، چیزى را زور دادن ، با زور جلو بردن ، هل دادن ، شاخ زدن ، یورش بردن ، زور ، به جلو فشار دادن ، نشاندن ، فشار دادن
در معنی ظاهری می توان این عبارات اصطلاحی را به صورت “ضربه زدنه به چمن” و یا “هل دادن بوته گیاه” معنی کرد اما معنای عمقی آن همان اصطلاح “طفره رفتن” می باشد. اما معنای اصطلاح و اصلی این عبارت های اصطلاحی در زبان انگلیسی به این صورت بیان می شود:
- اجتناب از صحبت کردن در مورد موضوع اصلی
- صحبت نکردن مستقیم یا دقیق درباره یک موضوع
- اجتناب از موضوعی مهم
- برخورد غیر مستقیم
- صحبت کردن بصورت غیر مستقیم، یا بسیار محتاطانه
ریشه این اصطلاح در زبان انگلیسی به یک شکار در قرون وسطی بر می گردد. زمانی که عده ای برای شکار پرندگان بوته ها را حرکت می دادند و یا با چوب به جان بوته ها می افتادند تا پرندگان را به جاهایی که در آن تله گذاشته بودند منتقل کنند و بقیه افراد گروه شکار بتوانند پرندگان را شکار کنند. این اصطلاحی بسیار قدیمی است و نخستین منبع و نوشته ای که در آن از این اصطلاح استفاده شده، شعری است با عنوان ” Generydes – A Romance in Seven-line Stanzas ” که در سال ۱۴۴۰ میلادی سروده شده است. و پس از آن در سال ۱۵۷۲ میلادی در اثری از جرج گاسکوین (George Gascoigne) به نام “Works” (به معنی کارها) استفاده شده است.
برای درک بهتر معنا و مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی، توضیحات مربوط به آن را از دیکشنری های معتبر به همراه چند مثال بیان می کنیم:
Push around the bush
Beat around the bush
(Idiomatic) To treat a topic, but omit its main points, often intentionally. To delay or avoid talking about something difficult or unpleasant.
(عبارت اصطلاحی) سروکله زدن با یک موضوع با حذف نکات اصلی آن و اغلب بصورت عمدی. تاخیر و یا اجتناب از صحبت کردن در مورد چیزی دشوار یا ناخوشایند.
Cambridge:
To avoid talking about what is important:
اجتناب از صحبت کردن در مورد آنچه که مهم است:
Babylon:
Speak indirectly, avoid directly discussing the issue, talk in a roundabout way without addressing the problem.
صحبت کردن به طور غیر مستقیم و اجتناب از بحث مستقیم در مورد یک موضوع، صحبت کردن بصورت غیر مستقیم بدون در نظر گرفتن مشکل.
Merriam-Webster:
To fail or refuse to come to the point in discourse
برای شکست دادن یا رد شدن از بحث در گفتار.
Mac Millan dictionary:
To spend a long time getting to the main point of what you are saying, especially because it is embarrassing.
زمان طولانی را صرف کردن برای رفتن به قضیه اصلی به این دلیل که ممکن است شخص در مورد آن چه که می خواهد بر زبان بیاورد احساس شرمندگی کند.
The free dictionary:
To speak vaguely or euphemistically so as to avoid talking directly about an unpleasant or sensitive topic.
صحبت کردن به صورت مبهم یا نامشخص به منظور جلوگیری از صحبت مستقیم در مورد موضوع ناخوشایند یا حساس.
To avoid answering a question; to stall; to waste time.
ممانعت از پاسخ دادن به یک سوال، وقت کشى کردن، تلف کردن وقت.
Dictionary.com:
To avoid getting to the point of an issue.
To avoid speaking directly and precisely; evade; tergiversate.
اجتناب از رسیدن به اصل قضیه
اجتناب از صحبت مستقیم و دقیق فرار، طفره زدن، خودداری کردن
با توجه به توضیحات ارائه شده بالا، اکنون به مثال های زیر توجه کنید:
مثال:
Please stop beating around the bush and tell let me know what is the problem.
لطفا اینقدر طفره نرو و به من بگو مشکل چیست؟
Don’t beat around the bush – get to the point!
طفره نرو برو سر اصل قضیه.
Stop beating around the bush and tell me the truth.
طفره نرو و حقیقت را به من بگو.
Why are you beating around the bush? Are you going to make a proposal?
چرا طفره میری؟ آیا می خواهید پیشنهاد ازدواج بدی؟
Please let’s stop beating about the bush and discuss about all aspects of the subject.
لطفا بیا طفره نریم و درباره همه جنبه های موضوع بحث کنیم.
Quit beating around the bush and tell me what’s wrong with your work.
طفره نرو و به من بگو که کار مشکل کار تو چیه؟
It’s better to get straight to the point instead of beating around the bush?
بهتر است بجای طفره رفتن مستقیما بری سر اصل قضیه.
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند