Flexible -504-10-12

Flexible

لغت دوازدهم از درس ۱۰ کتاب ۵۰۴

……………………………

Flexible / ‘fleksəbl /

Easily bent; willing to yield

  1. The toy was flexible, and the baby could bend it easily.
  2. Remaining flexible, Nick listened to arguments from both sides.
  3. A mouse’s flexible body allows it to squeeze through narrow openings.

 

تاشو، انعطاف پذیر

 

  1. اسباب بازی انعطاف پذیر بود و کودک به راحتی می توانست آنرا خم کند.
  2. “نیک” با نرمش به استدلال های هر دو طرف گوش داد.
  3. بدن انعطاف پذیر یک موش به او اجازه می دهد تا با فشار از میان شکاف های باریک عبور کند.

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

 

کدینگ۱: یه فلاکسی هست جدید اومده توی بازار از بسکه انعطاف داره دو برابر فلاکسای دیگه چایی می گیره.

About Ahmad Osmani

احمد عثمانی هستم، مدرس و مترجم زبان انگلیسی. بیشتر از 12سال سابقه کاری دارم. از همان آغاز راه اندازی سایت، مسئولیت مدیریت و نویسندگی سایت و نیز شبکه های اجتماعی اونو به عهده داشتم. از همان آغاز دوران تحصیل عاشق زبان بودم و پس از تجربه چندین ساله آموزش زبان در آموزشگاه های تهران، بشدت به آموزش آنلاین علاقمند شدم و الان حدود 6 ساله که در این حوزه فعالیت می کنم.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

*