لغت ۹ و ۱۰ درس ۳۴ کتاب ۵۰۴

لغت ۹ درس ۳۴ کتاب ۵۰۴

Untidy: / ʌnˈtʌɪdi / Adjective

Not neat; not in order, disorderly, messy, slovenly, make a mess, make dirty, disarrange, cause disorder

1. The bachelor’s* quarters* were most untidy.
2. We must start a cleanup campaign to keep the campus* from being so untidy.
3. Finding the house in such an untidy condition baffled* us.

 

(صفت) درهم و برهم ، نامرتب، آشفته

 

الف) محل زندگی مرد مجرد، بسیار نامرتب بود.

ب) باید یک جنبش موفق ایجاد کنیم تا از نامرتب بودن محوطه ی دانشگاه جلوگیری کنیم.

ج) دیدن خانه در چنین وضعیت نامرتبی ما را مبهوت کرد.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

 

• Bachelor : مرد مجرد ، نواموز جدید ارتش ، بدون عیال ، عزب ، مجرد ، مرد بى زن ، زن بى شوهر ، مرد یا زنى که بگرفتن اولین درجه ء علمى دانشگاه نائل میشود ، لیسانسیه ، مهندس ، باشلیه ، دانشیاب
• Quarter : یک چهارم زمان مسابقه ، چهار یک ، کوى ، یک چهارم ، یک چارک ، چهارک ، ربع ، مدت سه ماه ، برزن ، اقامتگاه ، محله ، بخش ، ربعى ، به چهار قسمت مساوى تقسیم کردن ، پناه بردن به
• Cleanup : پاکسازی، شستشو، پیروزی، موفقیت بزرگ
• Campaign : حمله ، صحنه نبرد ، رزم نبرد کردن ، زمین مسطح ، جلگه ، یک رشته عملیات جنگى ، لشکرکشى ، مبارزه انتخاباتى ، مسافرت درداخل کشور، جنبش
• Campus : پردیس (محوطه دانشگاه) ، زمین دانشکده ومحوطه کالج ، پردیزه ، فضاى باز
• Condition : موقعیت ، وضع ، عارضه ، حالت ، وضعیت ، چگونگى ، مقید کردن ، شرط نمودن ، شایسته کردن
• Baffle : دیوار آرام کننده ، سپر ، صفحه منعکس کننده ، صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن ، تیغه بلندگو ، گیج یا گمراه کردن ، مغشوش کردن ، دستپاچه کردن ، بى نتیجه کردن ، پریشانى ، اهانت، مبهوت کردن

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

 

کدینگ۱: آن تایدی که تو از مغازه خریدی مخصوص لباس های آشفته و نامرتب هست.

کدینگ۱: تایدی (tidy) میشه مرتب که  متضادش هم میشه آنتایدی (untidy) و معنیش هم میشه شلخته و نامرتب.

 

لغت ۱۰ درس ۳۴ کتاب ۵۰۴

Utensil: / juːˈtɛns(ə)l / Noun

Container or tool used for practical purposes

1. Several utensils were untidily* tossed about the kitchen.
2. Edward’s baggage* contained all the utensils he would need on the camping trip.
3. Some people are so old-fashioned that they reject* the use of any modern utensil.

 

(اسم) ظرف یا ابزاری که برای اهداف کاربردی استفاده می شود، دستگاه ، لوازم اشپزخانه ، وسایل ، اسباب ، ظروف

 

الف) چند تا از وسایل خانه به گونه ای نامنظم دور تا دور آشپزخانه پرتاب شده بود.

ب) چمدان «ادوارد » حاوی تمام وسایلی بود که در طول اردو به آن نیاز داشت.

ج) بعضی از افراد آنقدر قدیمی هستند که استفاده از هر وسیله مدرن را رد می کنند.

 

یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:

 

• Untidily : بصورت نامرتب و شلخته
• Toss : ضربه بلند ، بالا انداختن ، پرت کردن ، انداختن ، دستخوش امواج شدن ، متلاطم شدن ، پرتاب ، تلاطم
• Baggage : بار و بنه ء مسافر ، چمدان ، بارسفر
• Contain : احاطه دشمن ، در بر گرفتن ، حاوى بودن ، محتوى بودن ، دارا بودن ، دربرداشتن ، شامل بودن ، خوددارى کردن ، بازداشتن
• Camp : اردوگاه نظامى ، پادگان ، اردو زدن چادر زدن ، اردوگاه ، لشکرگاه ، منزل کردن ، اردو زدن ، چادر
• Old-fashioned : از مد افتاده ، کهنه پرست ، محافظه کار
• Reject: پس زدن ، عقب زدن دشمن ، رد کردن ، نپذیرفتن

 

کدها و رمزهای یادگیری این لغت:

 

کدینگ۱: تو تمثیل شعر مثل یه ابزار می مونه.

کدینگ۲: تو تحصیل اگه از ابزار خودکار درست استفاده کنی موفق میشی.

……………………………………………………………………………………………………

برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.