لغت ۵ درس ۳۲ کتاب ۵۰۴
Flee: / fliː / verb
Run away; go quickly, escape; move swiftly, hurry
- The fleeing outlaws* were pursued* by the police.
- One could clearly see the clouds fleeing before the wind.
- The majority* of students understand that they cannot flee from their responsibilities.
(فعل) فرار کردن، بسرعت رفتن، گریختن
الف) یاغیان فراری توسط پلیس تعقیب شدند.
ب) فرد می تواند آشکارا ابرهایی را که از جلو باد می گریزند ببیند.
ج) اکثر دانش آموزان می فهمند که نمی توانند از مسئولیت های خود فرار کنند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Outlaw: متمرد ، قانون شکن ، چموش ، یاغى شمردن ، غیرقانونى اعلام کردن ، ممنوع ساختن
- Pursue : تعقیب کردن ، تحت تعقیب قانونى قرار دادن ، دنبال کردن ، اتخاذکردن ، پیگیرى کردن ، پیگرد کردن
- Majority: اکثر ، ماژوریته ، اکثریت ، بیشین ، بیشینه، بیشتر
- Responsibility: تکلیف ، مسئولیت ، عهده ، ضمانت ، پاسخگویى
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: فلیپ پسر خیلی ترسویی است و همیشه از موش فرار می کند.
کدینگ۲: توی سریال روزی روزگاری فیلیز از دست رضاخان فرار می کرد.
لغت ۶ درس ۳۲ کتاب ۵۰۴
Vulnerable: / ˈvʌln(ə)rəb(ə)l / adjective
Capable of being injured; open to attack, sensitive to criticism, influences, etc.
- Achilles was vulnerable only in his heel.
- The investigator’s nimble* mind quickly located the vulnerable spot in the defendant’s alibi.
- A vulnerable target for thieves is a solitary* traveler.
(صفت) آسیب پذیر، در معرض حمله، حساس به انتقاد، اثرات و غیره
الف) «اشیلی » فقط از ناحیه ی پاشنه اش آسیب پذیر بود.
ب) ذهن تیزبین بازرس، نقطه ضعف بهانه متهم را به سرعت شناسایی کرد.
ج) یک مسافر تنها، هدف آسیب پذیری برای سارقین است.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Heel: پاشنه در ، در پاشنه قرارگرفتن ، پاشنه ناو ، پشت سم ، پاشنه کف ، پاشنه جوراب ، پاشنه گذاشتن
- Investigator: بازپرس ، رسیدگى کننده ، بازجو ، مامور تحقیق
- Nimble: چست ، جلد ، فرز ، چابک ، چالاک ، زرنگ ، تردست
- Locate: جاى چیزى را تعیین کردن ، در جاى ویژه اى قرار دادن ، جا دادن ، تعیین محل کردن ، جاى چیزى را معین کردن ، تعیین کردن ، معلوم کردن ، مستقر ساختن ، مکان یابى کردن ، قرار دادن
- Defendant: خوانده ، دفاع کننده ، (حقوق) مدافع ، مدعى علیه
- Alibi: غیبت هنگام وقوع جرم ، جاى دیگر ، بهانه آوردن ، عذر خواستن
- Target: تخته هدف ، سیبل ، گل ، هدف ، هدف مشخص (اماج) ، نشانگاه ، نشان ، هدف گیرى کردن
- Thieve: دزدان ، سارقین، مفرد این کلمه thief است.
- Solitary: تنها ، مجرد ، گوشه نشین ، منزوى ، پرت
- Traveler: مسافر ، رهنورد
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: وال نر خیلی حیوان آسیب پذیری است.
کدینگ۲: وال نرآبی رنگ باعث آسیب پذیری زیادی برای دیگر حیوانات آبزی می شود.
……………………………………………………………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.