لغت ۹ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴
Envy / ˈɛnvi / Noun – Verb
Jealousy; the object of jealousy; to feel jealous, be jealous, desire something which belongs to another
- Marilyn’s selection as Prom Queen made her the envy of every senior.
- My parents taught me not to envy anyone else’s wealth.
- Our envy of Nora’s skating ability is foolish because with practice all of us could do as well.
(اسم – فعل) حسادت، مایه حسادت، احساس حسادت کردن، رشک ، حسادت ، حسد بردن به ، غبطه خوردن
الف) انتخاب «ماریلین » به عنوان ملکه مهمانی آخر سال، باعث حسادت تمام دانشجویان سال آخر شد.
ب) والدینم به من آموختند که هرگز به ثروت کسی دیگری حسادت نکنم.
ج) حسادت ما به توانایی اسکیت بازی «نورا» احمقانه است، زیرا با تمرین همه ما می توانیم به همان خوبی اسکیت بازی کنیم.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Selection: برگزیدن ، انتخاب ، گزینش
- Prom: مجلس رقص رسمى دبیرستان یا دانشکده
- Queen: شهبانو ، زن پادشاه ، ملکه شدن
- Senior: سالمند ، بزرگتر ، مهتر ، ارشد ، بالاتر ، بالارتبه ، قدیمى ، دانشجوی سال آخری
- Wealth: توانگرى ، دارایى ، ثروت ، مال ، تمول ، وفور ، زیادى
- Foolish: دیوانه ، نابخرد ، نادان ، جاهل ، ابله ، احمق ، ابلهانه ، مزخرف
- Practice: مشق ، ورزش ، تکرار ، تمرین کردن ، ممارست کردن ، طرزکار ، تکنیک ، تجربه ، پیشه ، عرف ، رویه ، پیشه
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱ :این ویترین به اون ویترین حسادت می کنه.
کدینگ۲ : N به V حسادت می کنه.
کدینگ۳ :این ویلای منه که همه فامیل بهش حسادت می کنن.
لغت ۱۰ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴
Collapse / kəˈlaps/ Noun – Verb
A breakdown; to fall in; break down; fail suddenly; fold together
- A heavy flood caused the bridge to collapse.
- His failure in chemistry meant the collapse of Bob’s summer plans.
- Collapse the trays and store them in the closet.
(فعل – اسم) فروپاشی، فرو ریختن، خراب شدن، ناگهان فروپاشیدن، به هم تا کردن، رمبش ، فروریختگى ، متلاشى شدن ، دچار سقوط و اضمحلال شدن ، غش کردن ، آوار
الف) سیلابی سهمگین باعث شد پل فرو ریزد.
ب) مردود شدن «باب » در امتحان شیمی، به معنای به هم ریختن برنامه های تابستانی او بود.
ج) سینی ها را جمع کن، و آنها را در کمد نگه دار.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Flood: سیلاب ، دریا ، اشک ، غرق کردن ، سیل گرفتن ، طغیان کردن ، سیل
- Heavy: شدید ، گران ، وزین ، زیاد ، سخت ، متلاطم ، کند ، دل سنگین ، تیره ، ابرى ، غلیظ ، فاحش ، باردار
- Chemistry: شیمى
- Tray: سینی
- Closet: صندوق خانه ، پستو ، گنجه ، خصوصى ، مخفى ، پنهان کردن ، نهفتن ، منزوى شدن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱ :کلا پَس معرکه هست اگه قاچاق کنی زندگیت از هم می پاشه.
کدینگ۲ :دیواری که کلاً پوسیده بود ، ناگهان فرو ریخت.
کدینگ۳ :خونمون مثل یه کُلبَس که هر لحظه امکان داره رو سرمون خراب بشه.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………