لغت ۱ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴
Architect / ˈɑːkɪtɛkt / Noun & Verb
A person who makes plans for buildings and other structures; a maker; a creator
- The famous architect, Frank Lloyd Wright, designed his buildings to blend* with their surroundings.
- An architect must have a knowledge of the materials that will be used in his structures.
- General Eisenhower was the architect of victory over the Nazis in World War II.
(اسم & فعل) شخصی که برای ساختمانها و دیگر سازه ها طرح می سازد، سازنده، خالق، مهندس معمار ، معمارى کردن
الف) «فرانک لوید رایت »، معمار مشهور، ساختمانهای خود را به گونه ای طراحی می کرد که با محیط اطراف عجین شوند.
ب) یک مهندس معمار، باید از مصالحی که در ساختمان هایش به کار خواهد رفت، آگاهی داشته باشد.
ج) در جنگ جهانی دوم ژنرال « آیزن هاور» طراح پیروزی علیه نازی ها بود.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Blend: آمیختن ، مخلوط کردن ، ترکیب ، مخلوط ، آمیختگى
- Surrounding: دورگیرنده ، احاطه کننده ، مجاور
- Material: ماده کار ، کالا ، مواد ، ماتریال ، مصالح ساختمان ، مصالح
- Structure: سازه ، استخوان بندى ، سازمان دادن ، بنیان ، ساخت ، ساختمان ، ترکیب
- Victory: پیشروى ، پیروزى ، فیروزى ، نصرت ، فتح و ظفر ، غلبه
- World War II: جنگ جهانى دوم
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: به آدمهای طراح و سازنده میگن آرشیتکت.
کدینگ۲: آرشیتکت همون مهندس معمار خودمون میشه.
لغت ۲ درس ۲۵ کتاب ۵۰۴
Matrimony / ˈmatrɪməni / Noun
Married life; ceremony of marriage, rite of marriage; wedding ceremony; state of being married
- Though matrimony is a holy state, our local governments still collect a fee for the marriage license.
- Because of lack of money, the sweetness of their matrimony turned sour.
- Some bachelors* find it very difficult to give up their freedom for the blessings of matrimony.
(اسم) زندگی زناشوئی، مراسم ازدواج ، زناشویى ، عروسى ، ازدواج ، نکاح
الف) گرچه زندگی زناشویی امری مقدس است، حکومتهای محلی ما، هنوز هم برای صدور گواهی ازدواج حق الزحمه دریافت می کنند.
ب) به خاطر کمبود پول، شیرینی زندگی زناشویی به کام آنها تلخ شد.
ج) برای بعضی مردان مجرد مشکل است که به خاطر موهبات زندگی زناشویی از آزادی دست خود بردارند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Holy: مقدس ، منزه و پاکدامن
- State: حالت – اظهار کردن و تصریح کردن ، توضیح دادن ، اظهار داشتن ، اظهارکردن ، تعیین کردن ، حال ، چگونگى ، کیفیت ، دولت ، استان ، ملت ، جمهورى ، ایالت ، کشورى ، دولتى
- Fee : دستمزد ، کارمزد ، حق الزحمه ، اجرت ، پاداش ، پول ، شهریه ، دستمزد دادن به ، اجیر کردن
- License: تصدیق ، گواهى نامه ، اجازه ، جواز شغل ، پروانه دادن ، مرخص کردن
- Sweetness: شیرینى ، نرمى ، ملاحت
- Sour: تند ، ترش ، تلخ
- Bachelor: مرد مجرد ، نوآموز جدید ارتش ، بدون عیال ، عزب ، مجرد ، مرد بى زن ، زن بى شوهر ، لیسانسیه
- Blessing: برکت ، دعاى خیر ، نعمت خدا دادی ، نعمت ، موهبت
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: تو مادرمونی مگه می شه توی مراسم ازدواجم نباشی.
کدینگ۲: ما تریبونی راه انداختیم که مردم می تونند راجب مراسم ازدواجشون صحبت کنن.
کدینگ۳: مته رو مخ ، یعنی زندگی زناشویی.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………