لغت ۳ درس ۲۴ کتاب ۵۰۴
Sneer / snɪə / Verb – Noun
Show scorn or contempt by looks or words; a scornful look or remark, smile or look at in a scornful manner; express contempt for someone or something, mock, ridicule
- The journalists* were cautious* about sneering at the Secretary of Defense.
- “Wipe that sneer off your face!” the dean told the delinquent.*
- When offered a dime as a tip, the taxi driver sneered at his rider.
(فعل – اسم) با نگاه یا حرف تمسخر و تحقیر نشان دادن، نگاه یا حرف تمسخر آمیز ، استهزاء ، نیشخند ، پوزخند زدن ، باتمسخر بیان کردن
الف) روزنامه نگاران مراقب نگاه تمسخر آمیز به وزیر دفاع بودند.
ب) سرکشیش به مجرم گفت: آن نگاه تحقیر آمیز را از چهرهات پاک کن.
ج) وقتی به راننده تاکسی یک سکه ده سنتی به عنوان انعام تعارف شد، راننده نگاه تحقیر آمیزی به مسافر کرد.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Cautious: هوشیار ، محتاط ، مواظب ، مراقب
- Secretary of Defense: وزیر دفاع
- Wipe off: پاک کردن
- Dean: رئیس کلیسا یا دانشکده ، ریش سفید ، سرکشیش
- Delinquent: مجرم ، ناشز ، مقصر ، متخلف ، مرتکب جنایت یا جنحه ، غفلت کار
- Dime: سکه ده سنتی
- Tip: انعام دادن ، انعام
- Rider: مسافر ، سوار کار
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: سمیر با نگاهش آدم رو مسخره می کنه.
کدینگ۲: شیر اون حیوان هایی که توی تله اسیر می شن رو مسخره می کنه.
لغت ۴ درس ۲۴ کتاب ۵۰۴
Scowl / skaʊl / Verb – Noun
Look angry by lowering the eyebrows; frown
- Laverne scowled at her mother when she was prohibited* from going out.
- I dread* seeing my father scowl when he gets my report card.
- Because of a defect* in her vision,* it always appeared that Polly was scowling.
(فعل – اسم) با پایین آوردن ابرو عصبانی به نظر رسیدن، اخم کردن ، ابرو درهم کشى ، ترشرویى
الف) وقتی « لاورن » از رفتن به بیرون منع شد، به مادرش اخم کرد.
ب) از اخم کردن پدرم در زمان گرفتن کارنامه ام میترسم.
ج) «پلی » به خاطر نقصی بینایی اش، همیشه به نظر میرسید که اخم کرده است.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Prohibit: جلوگیرى کردن ، قدغن کردن ، منع کردن ، ممنوع کردن ، تحریم کردن ، نهى
- Dread: ترس ، بیم ، وحشت ، ترسیدن
- report card: کارنامه
- Dean: رئیس کلیسا یا دانشکده ، ریش سفید ، سرکشیش
- Defect: خطا ، کاستى ، عیب ، نقص ، ترک کردن ، معیوب ساختن
- Vision: بینایى ، خیال ، تصور ، دیدن ، منظره ، وحى ، الهام ، بصیرت
- Appear: ظاهرشدن ، پدیدار شدن ، به نظر آمدن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: وقتی که همه با پاسکال مخالفت کردن اون اخمهاش رو توی هم کشید.
کدینگ۲: فلورانس اسکاول شین رو که می شناسید نویسنده معروف کتاب چهار اثر می گن که همیشه اخمو بوده.
کدینگ۳: توی اِسکول (مدرسه) یه معلم داشتیم همش اخم می کرد واسه همین همه توی مدرسه اون رو آقای اخمو صدا می کردند.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………