لغت ۵ درس ۲۸ کتاب ۵۰۴
Disclose / dɪsˈkləʊz / Verb
Uncover; make known, reveal, expose to view
- The lifting of the curtain disclosed a beautiful winter scene.
- This letter discloses the source* of his fortune.
- Samson, reclining* in the arms of Delilah, disclosed that the secret of his strength was in his long hair.
(فعل) فاش کردن، آشکار ساختن، فاش کردن ، باز کردن ، برملا کردن
الف) بالارفتن پرده منظره زمستانی زیبایی را آشکار کرد.
ب) این نامه منبع ثروتش را آشکار می سازد.
ج) «سامسون » که روی بازوهای «دلیله » تکیه داده بود آشکار ساخت که راز نیرویش در موهای بلندش است.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Lift: برداشتن ، بالا بردن ، بالا رفتن
- Curtain: دیواره ، جدار پرده ، پوشاندن ، پرده ، جدار ، دیوار ، حجاب ، غشاء ، (مجازى) مانع
- Scene: منظره ، چشم انداز ، مجلس ، پرده جزء صحنه نمایش ، صحنه ، جاى وقوع ، مرحله
- Source: سرچشمه ، منبع ، منشاء ، مایه مبداء ، ماخذ
- Fortune: بحث واقبال ، طالع ، خوش بختى ، شانس ، مال ، دارایى ، ثروت ، اتفاق افتادن ، مقدرکردن
- Recline: برپشت خم شدن یا خوابیدن ، سرازیر کردن ، خم شدن ، تکیه کردن ، لمیدن
- Secret: مخفیانه ، اطلاعات سرى ، نهان ، نهانى ، راز ، مجهول ، رمز ، مخفى ، دستگاه سرى ، محرمانه ، اسرارامیز ، پوشیده
- Strength: شدت ، استعداد رزمى ، توان رزمى ، تعداد نفرات ، قدرت رزمى ، مقاومت ، نیرو ، زور ، قوت ، قوه ، توانایى ، دوام ، استحکام
- Hair: موى سر ، زلف ، گیسو
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: این دیسک همه راز ها را فاش می کند.
کدینگ۲: وقتی میری دیسکو لذت ببری همه عقلشونو از دست میدن و رازشونو آشکار می کنن.
لغت ۶ درس ۲۸ کتاب ۵۰۴
Excessive / ɪkˈsɛsɪv, – ɛkˈsɛsɪv / Adjective
Too much; too great; extreme, immoderate, exceeding normal bounds
- Pollution* of the atmosphere is an excessive price to pay for so-called progress.
- Numerous* attempts have been made to outlaw* jet planes that make excessive noise.
- The inhabitants* of Arizona are unaccustomed* to excessive rain.
(صفت) بسیار زیاد، خیلی زیاد، بی نهایت، بیش از حد، گزاف، زیاد ، فراوان ، مفرط ، بیش از اندازه
الف) آلودگی جو، بهای گزافی است که برای به اصطلاح پیشرفت می پردازیم.
ب) تلاش های زیادی برای غیرقانونی کردن هواپیماهای جتی که سروصدای بیش از حد تولید می کنند، انجام شده است.
ج) اهالی «آریزونا» به باران بیش از حد عادت ندارند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Pollution: لوث ، الودگى ، کثافت ، ناپاکى
- Atmosphere: اتمسفر ، هوا ، جو
- Progress: پیشرفت کردن ، پیشرفت ، پیشروى ، حرکت ، ترقى ، جریان ، گردش ، سفر
- Numerous: بیشمار ، بسیار ، زیاد ، بزرگ ، پرجمعیت ، کثیر
- Attempt: سو قصد کردن ، کوشش کردن ، قصد کردن ، مبادرت کردن به ، تقلا کردن ، جستجو کردن ، کوشش ، قصد
- Outlaw: متمرد ، قانون شکن ، چموش ، یاغى شمردن ، غیرقانونى اعلام کردن ، ممنوع ساختن
- Noise: نویز ، اوا ، عامل مخل ، شلوغ ، سر وصدا ، قیل و قال ، طنین ، صدا راه انداختن ، پارازیت ، خش ، اختلال ، شایعه و تهمت
- Inhabitant: ساکن ، اهل ، مقیم ، زیست کننده در
- Unaccustomed: غیرعادى
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: تلوزیون، عکس سیو (صابون) را خیلی زیاد تبلیغ می کند.
کدینگ۲: اکسیر سیب باعث می شود که زور آدم خیلی زیاد شود.
……………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید
……………………………………………………