Idiom #195 اصطلاح ۱۹۵: The rest is history بقیه اش را خودت می دانی باقیش رو خودت می دونی در زبان فارسی زمانی که کسی داستان و یا ماجرایی را برای کسی تعریف می کند و طرف مقابل از ادامه داستان و یا بخش انتهایی آن داستان و یا ماجرا مطلع باشد، از عبارت اصطلاحی “بقیه ماجرا را شما خودتان …
Read More »اصطلاح “مته به خشخاش گذاشتن” در زبان انگلیسی
Idiom #194 اصطلاح ۱۹۴: مته به خشخاش گذاشتن Hair-splitting اصطلاح ” مته به خشخاش گذاشتن ” در زبان فارسی به معنی ” دقت ، وسواس، و سختگیری بیش از حد و بی مورد در کاری، چیزی، یا کسی “. البته معنی ” خرده نگرش بودن ” نیز برای این اصطلاح در فرهنگ واژگان فارسی وجود دارد. به عبارت دیگر …
Read More »اصطلاح “آدم قحطی نیست” در زبان انگلیسی
اصطلاح مورد بحث ما در این پست که می خواهیم به بررسی آن بپردازیم، اصطلاح “آدم قحطی نیست” می باشد که معادل آن در زبان انگلیسی اصطلاح “The sea is full of other fish” و یا “There are plenty of fish in the sea” است که در پائین با ذکر چند مثال به توضیح آن می پردازیم: Idiom #193 اصطلاح …
Read More »اصطلاح “لی لی به لالای کسی گذاشتن” در زبان انگلیسی
Idiom #192 اصطلاح ۱۹۲: To hold someone/something dear لی لی به لالای کسی گذاشتن اصطلاح ” لی لی به لالای کسی گذاشتن ” در زبان فارسی دارای این معانی است: توجه بیش از حد کردن به کسی محبت بیش از حد کردن به کسی کسی را لوس بار آوردن لوس کردن و به دل کسی راه آمدن زیاد توجه کردن …
Read More »اصطلاح “زیرآب کسی رو زدن” در زبان انگلیسی
Idiom #191 اصطلاح ۱۹۱: Pull the rug from under somebody زیر آب کسی رو زدن نارو زدن کلاهبرداری کردن پشت کسی رو خالی کردن اصطلاح “زیرآب کسی رو زدن” و یا به طور خلاصه تر ” زیر آب زنی ” در زبان فارسی به این معنی است که کسی نزد رئیس، مدیر، و یا صاحب کار خود در مورد یک …
Read More »ضرب المثل “تا نگرید طفل، کی نوشد لبن” در زبان انگلیسی
Proverb #70 ضرب المثل هفتادم: The squeaky wheel gets the grease The squeaky wheel gets the oil تا نگرید طفل، کی نوشد لبن تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو و خر ضرب المثل ” تا نگرید طفل، کی نوشد لبن ” مصرعی از یک بیت شعر مولاناست و از آن گرفته شده که می گوید: تا نگرید ابر کی …
Read More »اصطلاح “خود بزرگ بینی” در زبان انگلیسی
Idiom #190 اصطلاح ۱۹۰: look down one’s nose at تحقیر کردن کسی که انگار از دماغ فیل افتاده خود بزرگ بینی اصطلاح “خود بزرگ بینی” در زبان فارسی به این معنی است که کسی خود را برتر و بالاتر از دیگران ببینند. در واقع این اصطلاح برای بیان غرور و تکبر استفاده می شود ضرب المثل جالبی هم در این زمینه وجود …
Read More »اصطلاح “دور خود چرخیدن” در زبان انگلیسی
Idiom #189 اصطلاح ۱۸۹: To run around in circles دور خود چرخیدن / به دور خود چرخیدن کاری از پیش نبردن اصطلاح “دور خود چرخیدن” یا “کاری از پیش نبردن” در زبان فارسی به این معنی است که کسی کار بدون نتیجه ای را انجام دهد. مفهوم دیگر این اصطلاح تلاش بیخودی و بدون نتیجه است که در زبان انگلیسی …
Read More »ضرب المثل “دل به دریا زدن” در زبان انگلیسی
Proverb #69 ضرب المثل شصت و نهم: دل به دریا زدن A leap in the dark ضرب المثل ” دل به دریا زدن ” در زبان فارسی دارای معانی زیر می باشد: ترس و تردید را کنار گذاشتن و کاری را انجام دادن هرچه بادا باد گفتن برای انجام کاری با شجاعت اقدام کردن به کاری دلیری نمودن در انجام …
Read More »اصطلاح “به ته خط رسیدن” در زبان انگلیسی
Idiom #188 اصطلاح ۱۸۸: At the end of the rope – At the end of sb rope At the end of your tether به ته خط رسیدن جان به لب آمدن – جان به لب رسیدن کارد به استخوان رسیدن در زبان فارسی به کسی که دچار حداکثر سختی و ناراحتی شده باشد و تحمل چنین شرایطی دیگر برای او …
Read More »