Idiom #170
اصطلاح ۱۷۰:
رک و پوست کنده حرف زدن
To talk turkey
در فرهنگ لغات فارسی برای واژه “رک” معانی مختلفی آمده که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
صریح اللهجه، راست و صریح، سخن راست و صریح و بی پرده، بی پروا، راست، صاف و پوست کنده،
عبارت اصطلاحی “رک و پوست کنده حرف زدن”، و یا “صاف و پوست کنده حرف زدن” به این معنی است که کسی حرف و یا سخنی را بدون ترس و واهمه، با صراحت، و بدون هیچ پیچ و خمی، بدون رودربایستی و در معنی خود بر زبان آورد. به عبارت دیگر در زبان فارسی این معانی را می توان برای این اصطلاح کاربردی ذکر کرد:
رک و پوست کنده حرف زدن :
- صریح گفتن چیزی
- بی پرده حرف زدن
- بدون رودربایستی سخن گفتن
- بدون ترس و واهمه داشتن از کسی حرف زدن
- صادقانه و بدون شیله پیله حرف زدن
- حرف زدن بدون پیچ و خم کلامی و معنایی
- …
در زبان انگلیسی نیز برای این اصطلاح چندین معادل وجود دارد که از جمله می توان به چند عبارت زیر اشاره کرد:
- To talk turkey
- Frankly speaking
- Speaking bluntly
- to be round with some one
- call a spade a spade
این اصطلاح به کلمه ” turkey” به معنی بوقلمون مربوط می باشد و گفته می شود که این اصطلاح به حدود سال ۱۸۴۰ و به زمانی برمی گردد که یک مرد سرخپوست و یک مرد سفید پوست با هم به شکار می رفتند. پس از آنکه دو نفر مشغول شکار می شوند و یک بوقلمون شکار می کنند، مرد سفید پوست به مرد سرخپوست می گوید: “من بوقلمون را برمی دارم و تو لاشخور را بردار، یا اینکه تو لاشخور را بردار و من بوقلمون را بر می دارم”. از آن زمان گویا صحبت کردن در مورد بوقلمون، به معنی “رک و پوست کنده حرف زدن” مطرح شده است.
توجه کنید که کلمه ” turkey” در اینجا به معنی کشور ترکیه نیست و در واقع معادل کشور ترکیه به صورت Turkey نوشته می شود و نه به صورت turkey (با حرف T بزرگ)
برای روشن شدن بیشتر مفهوم این اصطلاح در زبان انگلیسی، معنی و توضیحات بکار رفته برای آن را از چند فرهنگ لغت (دیکشنری) معتبر به همراه چند مثال مرتبط بررسی می کنیم:
To talk turkey:
Speak honestly, frankly, or seriously; get to the point
صادقانه سخن گفتن، رک و پوست کنده، یا به طور جدی حرف زدن؛ برو سر اصل مطلب
Discuss something frankly and straightforwardly
بحث کردن درباره چیزی به صورت صریح و مستقیم
Cambridge:
To discuss something honestly and directly:
صادقانه و مستقیما بحث کردن درباره چیزی
Collins: To talk bluntly and directly
به طور مستقیم، بدون تعارف، و بى پرده صحبت کردن
Dictionary.com: Informal. To talk frankly; mean business.
یک اصطلاح غیر رسمی. به طور صریح صحبت کردن درباره کسب و کار
Urban dictionary: It usually refers to speaking frankly, discussing hard facts, or getting down to serious business.
این اصطلاح معمولا به معنی صحبت کردن رک و پوست کنده، بحث در مورد حقایق سخت، و یا پرداختن به موضوعات مرتبط با کسب و کار جدی می باشد.
The free dictionary:
To talk frankly. To discuss a problem seriously with the intention of solving it.
به طور صریح صحبت کردن. بحث کردن به طور جدی در مورد یک مشکل و به قصد حل آن.
مثال:
OK, let’s talk turkey, you’re broke and you don’t have any job. Please let me know what is your plan?
بیا رک و پوست کنده صحبت کنیم، تو ورشکست شدی و هیچ کاری هم نداری. لطفا بهم بگو برنامه ت چیه؟
She wanted to talk turkey with the new company representatives about their policies.
او می خواست با نمایندگان شرکت جدید درباره سیاست هایشان رک و پوست کنده صحبت کند.
Nearly all politicians do not really want to talk turkey.
تقریبا همه سیاستمدارا واقعا نمیخوان رک و پوست کنده حرف بزنن.
…………………………………………………………………………………………………
برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط، اینجا را کلیک کنید
برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی، اینجا را کلیک کند