لغت ۷ درس ۲۹ کتاب ۵۰۴
Comprehend / kɒmprɪˈhɛnd / Verb
Understand, contain, grasp, take in, see, apprehend, follow, make sense of, fathom, get to the bottom of; unravel, decipher, interpret
- If you can use a word correctly, there is a good chance that you comprehend it.
- You need not be a pauper* to comprehend fully what hunger is.
- My parents say that they cannot comprehend today’s music.
(فعل) درک کردن، دریافتن ، فهمیدن ، فرا گرفتن
الف) اگر بتوانید واژه ای را درست بکار ببرید، به احتمال زیاد آن را می فهمید.
ب) لازم نیست که بیچاره باشید تا کاملاً درک کنید گرسنگی چیست.
ج) پدر و مادر من می گویند موسیقی امروزی را نمی فهمند.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Correctly : بطور درست و صحیح
- Chance: احتمال ، تصادفى ، بخت ، تصادف ، شانس ، فرصت ، مجال ، اتفاقى ، اتفاق افتادن
- Pauper: فقیر ، مفلس ، گدا ، بى نوا ، (حقوق) معسر یا عاجز از پرداخت
- Hunger: گرسنگى ، قحطى ، گرسنه کردن ، گرسنگى دادن ، گرسنه شدن ، اشتیاق داشتن
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: بچه های رشته کامپیوتر هندی دارای درک بالایی هستند.
کدینگ۲: بچه های کمپ هند مسایل ریاضی رو خوب درک می کنند.
لغت ۸ درس ۲۹ کتاب ۵۰۴
Commend/ kəˈmɛnd / Verb
Praise; hand over for safekeeping, recommend; compliment, congratulate, applaud, salute, honour; sing the praises of, pay tribute to, take one’s hat off to, pat on the back, suggest, propose; endorse, advocate, vouch for, speak for, support, back , entrust, trust, deliver, commit, hand over, give, turn over, consign, assign
- Everyone commended the mayor’s thrifty* suggestion.
- Florence commended the baby to her aunt’s care.
- The truth is that we all like to be commended for good work.
(فعل) ستودن، تحویل دادن ، ستایش کردن
الف) همه پیشنهاد صرفه جویانه ی شهردار را ستودند.
ب) «فلورانس » مراقبت از بچه را به عمه اش واگذار کرد.
ج) واقعیت این است که همه ی ما دوست داریم بخاطر کارهای خوب مورد ستایش قرار گیریم.
یادآوری معنی چند لغت بکار رفته در مثال های بالا:
- Mayor: شهردار
- Thrifty: خانه دار ، صرفه جو ، مقتصد
- Suggestion: فقیر ، مفلس ، گدا ، بى نوا ، (حقوق) معسر یا عاجز از پرداخت
- Hunger: گرسنگى ، قحطى ، گرسنه کردن ، گرسنگى دادن ، گرسنه شدن ، اشتیاق داشتن
- Aunt: عمه ، خاله ، زن دایى ، زن عمو
- Care: توجه ، نگهدارى ، محافظت کردن ، مراقبت ، تیمار ، پرستارى ، مواظبت
کدها و رمزهای یادگیری این لغت:
کدینگ۱: کَمَند امیر سلیمانی از بازیگران ستودنی سینما و تلویزیون است.
کدینگ۲: کماندو ها دانش آموزان را صحیح و سالم به خانواده هاشون تحویل دادن.
………………………………………………………………………………………………………
برای دیدن پست های مرتبط و مطالعه سایر لغات کتاب ۵۰۴ به همراه کدینگ و توضیحات مربوطه، اینجا را کلیک کنید.